کابوس
PRETTY BALLERIAN
I'm not a Ballerian but I thinklike a Balleriann
درباره وبلاگ


تقدیم به کسی است که اگر پیدایش شود  یعنی عشقش را پیدا کرده  و شاید هم بی یار شده باشد

پيوندها
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان prettybalerian و آدرس prettybalerian.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 1774
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
aniaswan

آرشيو وبلاگ
خرداد 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 10:29 قبل از ظهر :: نويسنده : aniaswan

 

 

نيمه شب پريشب گشتم دچار كابوس / ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس

 

گفتم: سلام حافظ گفتا عليك جانم / گفتم: كجا روي؟ گفت والله خود ندانم

 

گفتم: بگير فالي گفتا نمانده حالي / گفتم: چگونه اي؟ گفت در بند بي خيالي

 

گفتم: كه تازه تازه شعر وغزل چه داري؟ / گفتا: كه مي‌سرايم شعر سپيد باري

 

گفتم: ز دولت عشق گفتا كه: كودتا شد / گفتم: رقيب گفتا: او نيز كله پا شد

 

گفتم: كجاست ليلي؟ مشغول دلربايي؟ / گفتا: شده ستاره در فيلم سينمايي

 

گفتم: بگو زخالش، آن خال آتش افروز؟ / گفتا: عمل نموده، ديروز يا پريروز

 

گفتم: بگو زمويش گفتا كه مش نموده / گفتم: بگو ز يارش گفتا ولش نموده

 

گفتم: چرا؟ چگونه؟ عاقل شده است مجنون؟ / گفتا: شديد گشته معتاد گرد و افيون

 

گفتم: كجاست جمشيد؟ جام جهان نمايش؟ / گفتا: خريد قسطي تلويزيون به جايش

 

گفتم: بگو زساقي، حالا شده چه كاره؟ / گفتا: شدست منشي در دفتر اداره

 

گفتم: بگو ز زاهد آن رهنماي منزل / گفتا: كه دست خود را بردار از سر دل

 

گفتم: ز ساربان گو با كاروان غم ها / گفتا: آژانس دارد با تور دور دنيا

 

گفتم: بگو ز محمل يا از كجاوه يادي / گفتا: پژو، دوو، بنز يا گلف نوك مدادي

 

گفتم كه: قاصدت كو آن باد صبح شرقي / گفتا: كه جاي خود را، داده به فاكس برقي

 

گفتم: بيا ز هدهد جوييم راه چاره / گفتا: به جاي هدهد، ديش است و ماهواره

 

گفتم: سلام ما را باد صبا كجا برد؟ / گفتا: به پست داده آورد يا نياورد؟

 

گفتم: بگو ز مشك آهوي دشت زنگي / گفتا كه: ادكلن شد در شيشه هاي رنگي

 

گفتم: سراغ داري ميخانه‌اي حسابي / گفت: آنچه بود از دم گشته چلو كبابي

 

گفتم: بيا دو تايي لب تر كنيم پنهان / گفتا: نمي‌هراسي از چوب پاسبانان

 

گفتم: شراب نابي تو دست و پا نداري؟ / گفتا: كه جاش دارم وافور با نگاري

 

گفتم: بلند بوده موي تو آن زمان ها / گفتا: به حبس بودم از ته زدند آنها

 

گفتم: شما و زندان؟ حافظ مارو گرفتي؟ / گفتا: نديده بودم هالو به اين خرفتي


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: